آرایش کنم خوشکل می شم
خدا نکنه این مامان بیچاره بخواد بره سراغ وسایل آرایش که بماند یه رژ کوچولو ، بدو میایی و می گی به منم بزن خوشکل بشم ولی من این کار رو نمی کنم چون هنوز کوچولویی و پوست لطیفت حیفه که به این مواد شیمیایی آلوده بشه.
کاربرد همه رو که بلدی و من با توجیه اینکه هر موقع بزرگ شدی خانوم شدی عروس شدی بعد بهت می دم که بزنی تو دختر گل من هم قانع می شی و می گی هر موقع مثل زندایی جون عروس شدم بعد بزنم باشه منم می گم باشه عزیزم.(آخه تنها عروسی که یادت میاد عروسی دایی جونه به خاطر همین همیشه زندایی جون رو تو عروسا مثال می زنی).
ولی خدا نکنه که وسایل آرایش رو دم دست و چشم منو دور ببینی هیچی دیگه تمام سرو صورتت رو پر می کنی و به هیچ وسیله ای هم رحم نمی کنی تا تموم شدنش پیش می ری.
عشق لاک هم داری هرموقع بیرون میریم خواهش می کنی که لاک بخرم ولی باباجون زیاد خوشش نمیاد می گه دستشو تو دهنش می بره و هم واسه ناخنهاش خوب نیست ، به خاطر همین من هم اصلا واست لاک نخریدم ولی خاله جون چندباری واسه شادی دل کوچولوت واست خریده و ما هم تنها به ناخنهای پا و دوتا انگشت کوچولوت زدیم .قربونت بره مامان که به همینم قانعی و دلخوش.
ادکلن هم که هر موقع بخواییم استفاده کنیم اول از همه باید به دختر خوشکلم بزنیم چون نوبت به کسی نمی ده.