فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

خاطرات شیرین فاطمه

آرایش کنم خوشکل می شم

  آرایش کنم خوشکل می شم   عزیز مامان جیگر مامان تو همینجوری هم از ماه خوشکلتری چه برسه به اینکه آرایش کنی.   خدا نکنه این مامان بیچاره بخواد بره سراغ وسایل آرایش که بماند یه رژ کوچولو ، بدو میایی و می گی به منم بزن خوشکل بشم ولی من این کار رو نمی کنم چون هنوز کوچولویی و پوست لطیفت حیفه که به این مواد شیمیایی آلوده بشه. کاربرد همه رو که بلدی و من با توجیه اینکه هر موقع بزرگ شدی خانوم شدی عروس شدی بعد بهت می دم که بزنی تو دختر گل من هم قانع می شی و می گی هر موقع مثل زندایی جون عروس شدم بعد بزنم باشه منم می گم باشه عزیزم.(آخه تنها عروسی که یادت میاد عروسی دایی جونه به خاطر همین همیشه زندا...
28 ارديبهشت 1390
1