فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره

خاطرات شیرین فاطمه

تبریک به دختر عزیزم

  آیتی از خداست معصومه/لطف بی انتهاست معصومه جلوه ای ازجمال قرآن/چهره ای حق نماست معصومه اختری در مدار شمس الشموس/یعنی اخت رضاست معصومه زائران، یک در بهشت اینجاست/تربتش باصفاست معصومه       تقدیم به بهترین دختر دنیا و امید حیات من با آرزوی بهترین و برترین ها برای فرشته زندگیم . . . دخترم روزت مبارک       ...
7 مهر 1390

شعر خوندن فاطمه جون یه خاطره خیلی شیرین

دختر عزیزم هرچند از این خاطره ای که می خوام واست بنویسم چندماهی می گذره ولی اونقدر واسم این خاطره شیرین بود که تو این مدت همش تو ذهنمه که یه روز اونو واست تو وبلاگت بنویسم، بالاخره امروز بعد از این همه مدت اراده کردم تا تو وبلاگت ثبتش کنم.    روی سن برنامه های متنوعی اجرا می شد و شما هم خیلی دوست داشتی بری روی سن شعر بخونی، همش می گفتی مامان جون برم اون بالا شعر بخونم من هم برای اینکه زیاد اصرار نکنی گفتم باشه هرموقع گفتن بچه ها بیان شعر بخونن اونوقت شما برو بخون که اصلا معلوم نبود برنامه شعر خوندن بچه ها رو داشته باشن یا نه.   پرسیدم مامان جون می خوای بری بالا چه شعری بخونی؟ گفتی یه توپ دارم قلقلیه. خل...
7 مهر 1390

فاطمه جون و پیش دبستانی

  شاهزاده کوچولوی مامان امروز آخرین روزیه که میری مهد تقریبا سه ماه تابستون رو تو مهد کودک پرستوها گذروندی ولی از روز یک شنبه (چون شنبه تعطیل رسمیه) میری پیش دبستانی گلهای بهشت چون هم نزدیکتره به خونمون و هم احساس کردم تو جمع بزرگترا باشی بهتره. آخه میدونی چون تو مهد بچه های کوچولوتر هم از شما بودن و شما هرموقع میومدی خونه کارهای بچگونه ازت سر می زد مثلا چهاردست و پا راه می رفتی، مه مه به به می گفتی، حتی موقع غذا یا آب خوردن هم مثل بچه های کوچولو (البته خودت هم کوچولویی هنوز ولی منظورم کوچولوتر از خودته) مچ مچ می کردی و ....   دیروز رفتیم کلی وسایل واسه پیش دبستانی خریدیم که مدیر مهد لیستشو بهمون داده بود و شما هم به خاطر ...
3 مهر 1390

عکسهای تولد دوسالگی فاطمه جون

عکسهای تولد دوسالگی فاطمه جون دختر گلم تولد دوسالگیت رو با اقوام درجه یک برگزار کردیم، خیلی خوب برگزار شد و من و بابا جون هم راضی.  شما که دیگه می دونستی تولد چیه و عشق شمع و کیک تولد و کلاه شیطونی داشتی خیلی بهت خوش گذشت، حسابییییییییییییییییییی. راستی اینو بگم که تصمیم گرفتم تزیین اتاق همش قرمز باشه و رنگ لباست رو هم قرمز انتخاب کردم و تو همون روزها که من به فکر تزیینات قرمز بودم دوتاجوش قرمز هم بین ابروهات زده بود بیرون که قرمزی تزیینات تولدت کامل و کاملتر بشه که تو عکسات مشخصه. ان شاءا... تولد صد سالگیتو جشن بگیرم عزیزم. اینم چند تا عکس یادگاری که کیفیتش خیلی خوب نیست ولی چون عکس دختر نازمه و هم یادگاری پس خیلی هم خ...
2 شهريور 1390

فاطمه جون وقتی تو خواب نازه

فاطمه جون وقتی تو خواب نازه دختر عزیزم تا امروز فرصت نکردم تو وبلاگت عکسهای خوشکل و نازت رو بزارم ولی امروز تصمیم گرفتم چند تا عکس ناز از زمانی که تو خواب ناز بودی بزارم البته عکسهای 3-5 ماهگیته، قربون اون معصومیتت بشم که وقتی نگاهت می کنم دلم واست خیلیییییییییییییییییییییییی تنگ می شه ان شاءا... همیشه خوابای خوب و شاد ببینی                                       ...
27 مرداد 1390

بابا جون تولدت مبارک

            بابا جون امروز ١٨ مرداد روز تولدت رو تبریک می گم ان شاءا... همیشه سایه ات رو سر من و مامان جون باشه. اینم یه کیک خوشمزه و یه سبد گل زیبا از طرف من و مامان جون تقدیم به شما   ...
18 مرداد 1390

خرداد 90 و اردوی همکاران مامان

              اداره مامانی به مناسبت روز زن در سال 90 خانومهای شاغل اداره رو به اردوی یکروزه به یکی از روستاهای تفریحی اطراف بجنورد به نام درکش برد که عکسهای بالا در این سفر یکروزه گرفته شده است.       ...
1 مرداد 1390